سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نهانخانه جان

عکس عاشقانه

 بی کفش ِ تدبیر

با افکار ِ پوسیده ام 

قدم  میزنم 

در کوچه ی  دل تنگی ام 


شانه به شانه ی خاطرات 

ورق میزنم گذشته را 

مو به مو میشمارم 

لحظه های به یادت بودن را 


 من می اندیشم به  تو یی که گشتی  معما

بوده ای  در گذشته ها 

اما همیشه حضور بی جسمت رها نمی کند

 امروز و فردا و پس فرداهایم را 


افسوسم میگیرد ز امانت داری بیهوده ام

هنوزهم جاریست  عکس چشمانت در قاب نگاهم 

افسوسم میگیرد ز وفاداری بیهوده ام 

هنوز هم باقیست گلشن یادت در سرای وجودم


سخت نمیگیرم نبودت را 

سخت نمیگیرم به یادت بودن را 

اما سخت میگذرد 

وقتی تو نیستی و من به یادت چکه میکنم 


پرسه های بی هدف من 

همیشه در حوالی تو بود 

هیاهو ی پر قیل و قال ذهنم 

دلیلی جز نبودت نبود 


 این روزها در گیرم با خودم 

و در انتها ی هر روزم  دل گیرم ز تو 

حال و احوالم عجیب شده برایم 

حالی خوش که ناخوش است برایم 


گویی که مرا انداخته کسی 

در حوضچه ی ترسا ی عشقت

و عشق من میشود  شرابی ناب

ز لگد شدن احساسم  در  انتظارت 



مریمـــــــــــ


عکس شب یلدا

مــــ ن  نوشت  مـــــ ن 

صدایی زنده میشود 

در حجم باورم 

یلدا در راه است 

و باز شقایق ها منتظر 

و باز فال ها  خوش 

و باز به مانند همیشه انتظار تلخ 


 



برچسب‌ها:
عاشقانه - عکس عاشقانه - شب یلدا - جملات ناب - احساس
+ تاریخ چهارشنبه 92/9/27ساعت 12:28 صبح نویسنده مریمــــ . جاوید | نظر