سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نهانخانه جان

عکس های رمانتیک و زیبای بارانی  -

 

خدا گفت: لیلی یک ماجراست، ماجرایی آکنده از من.


ماجرایی که باید بسازیش.


شیطان گفت: تنها یک اتفاق است. بنشین تا بیفتد.


آنان که حرف شیطان را باور کردند، نشستند


و لیلی هیچ گاه اتفاق نیفتاد.


مجنون اما بلند شد، رفت تا لیلی را بسازد.


شیطان گفت: آسودگی ست. خیالی ست خوش.


خدا گفت: لیلی، رفتن است. عبور است و رد شدن.


شیطان گفت: ماندن است. فرو رفتن در خود.


خدا گفت: لیلی جستجوست. لیلی نرسیدن است و بخشیدن.


شیطان گفت: خواستن است. گرفتن و تملک.


خدا گفت: لیلی سخت است. دیر است و دور از دست.


شیطان گفت: ساده است. همین جایی و دم دست.


و دنیا پر شد از لیلی های زود. لیلی های ساده اینجایی.


لیلی های نزدیک لحظه ای.


خدا گفت: لیلی زندگی ست. زیستنی از نوعی دیگر.


لیلی جاودانگی شد و شیطان دیگر نبود.


مجنون، زیستنی از نوعی دیگر را برگزید و می دانست که لیلی تا ابد طول می کشد.

 

منبع:http://da3tanekotah.persianblog.ir



برچسب‌ها:
متن زیبا
+ تاریخ چهارشنبه 92/5/16ساعت 10:47 صبح نویسنده مریمــــ . جاوید | نظر