مرز عشق این روزها شباهت عجیبی
به آدامس دارد :اول شیرین،
بعد دوست داشتنی سپس تکراری و خسته کننده و در آخر دور انداختنی!!!
نقد این متن از دید بنده در
اول شیرین ... بعد دوست داشتنی ... سپس تکراری ... و آخر دور انداختی
من شخصا آدمی هستم که واقعا عاشقانه زندگی کردن را به مرفه ترین زندگی ترجیح میدم
اما ...
الان تو یه جامعه ای زندگی میکنم که عشق ها ساعتی شده ... لحظه ای شده
خیلی هم که هر دو طرف احساساتی و با معرفت باشند ...
بشه 1 سال یا بیشتر عاشق هم بمونن ...
و ای کاش نمونن ...
که بخوان با خیانت و خراب کردن باورای هم از هم جدا شدند ...
عشق تکراری نمیشه ///
مشکلات و اختلافاتن که پر رنگ تر از عشق میشند ...
آدمایی که به هر قیمتی میخواند عشقون داشته باشند ..
بی شک هم یه روز از داشتنش منصرف میشند ...
آدما زود همه چی براشون عادی میشوند !!!!
اگه عادی هم نشه !!!
تازه میفهمن اونقدری که واسه طرف ارزش گذاشتن ...
اون لیاقت نداشته ///
خیلی خوبه آدم به خودش زمان بده ...
بذاره به ثبات احساسی برسه بعد تصمیم بگیره ...
حیفه واسه کسی از احساس علاقمون هزینه کنیم...
اما اون ...
واقعا لایق ما نباشه !!!
پس بی زحمت باید یاد خومون بدیم ...
عشق استاندارد داره
شرایط پذیرش داره
هر کسی و هرآدمی جاش تو قلب ما نیست !!!