قلممـــ بهـ نوشــتنـــ نمی آیــــد
به چشـــمانمـــ خیــره شــو….
عاشــقـــانه هایــ مـــرا بــخــوانــ
سال هاست که ...
در انتظار...
امتداد دست هایی هستم که...
نقطه چین های ...
تنهاییم را پر کند....
مدتهاست :
چتر منطق را بر سر گرفته ام!
تا باران عشق را تجربه نکنم!
دیگر توان مقابله با
تب و لرز برایم باقی نمانده است!!!
آن روزها که با تو بودن برایم آرزو بود ...
تمام شد !
امروز با تو بودن
یا نبودن فرقی ندارد...
سیگار باشد و خیابان ...
من میروم تا دود کنم هستی ام را....!!!!!!!!
سیگارلایت را به موسیقی لایت ترجیح میدهم!
روح من با هیچ نغمه ای لایت نمیشود،
به من عشق تعارف نکنید!
قبلا صرف شده.....!!!!
به دستانم فندکی،کبریتی،
سنگ آتش زنه ای برسانید تا
برای هضم عشق
سیگاری آتش کنم ...
اِمـروز
جِـلـوی آیِـنـه
سـه تـآرِ مـوی سِـفیـد تـوی سَـرَم پِـیـدا کَـردَم
اَولـی
اینـجآ...
دُوُمـی
اینـجـآ...
وَ "سِـوُمـی"
هَـمـآن جـآیـی کـه یِـک بـآر اَنـگُـشتَـت
را فِشـآر دادی وَ گُـفتـی:
مَـن عـآشِقِتَـم اینـو تـو مَـغـزِت فـرو کُــن
"زیادی" دوستـــت داشتم
می دانـــی اشتباه از کجاست ؟
از تو نیــست !
اشتباه از "مــن" است ...
هر جا رنجیـــدم به رویت نیاوردم
"لبخنـــد" زدم
فکر کردی درد نداد
"محکــــم تر" زدی.