این جمعه هم رفت و رسید به مقصودش
باز ماند دل ِ من بی نصیب ز حضورش
اگر تو نمی آیی مقصر ماییم
اما آقا جان منتظرت میمانیم
از لحظه ی نبودمان ز خاک
تا لحظه ی پیوستن مان به خاک
خود میدانیم مهدی جان
زما گشته ای دل خون
اما جز جمله ای نداریم هیچ ما
به خدا شرمندایم آقا
مریمـــــــــــ
مــــ ن نوشت مـــــ ن
چند وقتی هست
دستم کوتاه گشته
ز نرگس هایی که دلخورند
در بیداری که هیچ
دیگر در خواب هم دستم بهشان نمیرسد