سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نهانخانه جان

 

 

 

جهت بازدید پست های قبل کلیک کنید

*************

شنیدنی فوق العاده زیبا

ادامه مطلب...

برچسب‌ها: شعر عاشقانه عشق عکس شعرنو ادبی هنری داستان کوتاه شاعر رمانتیک جوان مریم جاوید

+ تاریخ یادداشت ثابت - سه شنبه 92/6/13ساعت 12:20 عصر نویسنده مریمــــ . جاوید | نظر

 

چیزی شبیه روح 

از درون تیره و گرفته ام 

سفر کرد 

و رفتنش را تماشاگرانه نگرستم 

دور شد 

و اما شاید ...

نزدیک به ابدیت 

همان جا سکنا گزید

این رفتن و ماندن من ِ توخالی 

یک واقعه است 

یک تشبیه بزرگ 

یک بلای فزون 

کسی نمیداند و نمیبیند 

که در من 

مرگی وارونه رخ داده است 

روحی نفس نمیکشد 

و جسمی پا برجا 

.

.

.

مریم جاوید 


+ تاریخ شنبه 97/2/8ساعت 1:11 عصر نویسنده مریمــــ . جاوید | نظر

آینه در آینه بگذار 

سر تا سر اندیشه ات را 

دعوت کن از خیال 

تا سماع برقصد 

در چینه ی آینه ها 

و آنگاه 

در اندرون خودت 

ارامش را هجی کن 

اینجا رسم زندگی آموختن خطاست 

اینجا فقط 

خیال حقیقت است و خیال 

.

.

.

مریم جاوید 

 


+ تاریخ شنبه 96/9/25ساعت 6:48 عصر نویسنده مریمــــ . جاوید | نظر

[نوشته ی رمز دار]  


+ تاریخ شنبه 96/9/25ساعت 5:31 عصر نویسنده مریمــــ . جاوید | نظر

[نوشته ی رمز دار]  


+ تاریخ چهارشنبه 96/3/10ساعت 4:25 عصر نویسنده مریمــــ . جاوید | نظر

کاش همین کوچه ی کناری ما 
منزل  داشتی
تا نامت آنقدر وهم وحشت  نداشت
ساده و دست یافتنی
میشدی
هم سایه

هر از گاهی آدمیزادس دیگر
به تنگ می آید  از زمین و زمان
میزند دلش را  این همه خاکی بودن 
و  به  سرش میزند هوس میهمانی

میهمانی  که
از جنس خاکی ها
از خانواده
و اقوام
و دوستانت
نباشد

میهمانی که
شاید
هم سایه ات باشد

 
در تعقیب گریز روزهای روزگار
بروی به منزلش
چندی بنشینی
بگویی
بشنوی
حتی  اگر هم شد چایی بنوشی
در جوار  هم سایه ...

آری همین قدر صمیمی  و نزدیک
کمی بعد از عشقبازی عقربه ها
چشمانت را نم نم  ببندی
و بی خیال تمام
بود و نبود ها
شد و نشد ها

تجربه کنی
یک خواب ِ خالی از بیداری  را
خوابی پر از هبوط ِ آرامش
در یک تن خسته ی پیامبرنمایی
که مملو از گیجی میشود
و با جان و دل به فراموشی میسپارد
که گوشش ، دوشش و وجودش
پر از اقناع و حرف بود

آری
دلم هم سایه
دلم دیدار هم سایه
میخواهد
حتی اگر
نام هولناک دیگرش
مرگ باشد

آری
همین قدر ساده و دست یافتنی
.
.
.
#مریم_جاوید


+ تاریخ یکشنبه 96/2/31ساعت 2:18 عصر نویسنده مریمــــ . جاوید | نظر



گرچه نا آرامم
اما گویی  تُ ...
آرام ترین اقیانوس  ِ خیال ِ منی
بی انتها و صبوری
 پر  از
اعماق ِ  صعب  العبوری
لبریز از
مگو ترین راز هایی
اما نه
شاید هم
 تُ اقیانوس ارامم نیستی 
همان معجزه ی دنیایی
که تجاوز نمیکند به هم  ات
شور و شیرین ِ وجودت
نمیدانم
شاید
و
شاید
و
شاید
تُ زلال ترین آبی
این قرن  و این دنیایی
.
.
.

مریم جاوید 


+ تاریخ جمعه 96/2/29ساعت 3:24 صبح نویسنده مریمــــ . جاوید | نظر